|
پژوهش های فرهنگ و ارتباطات دست نوشته ها و مطالعات پژوهشی فرهنگی و ارتباطاتی
| ||
|
چرا نباید سند 2030 یوسنکو را پذیرفت ؟ مجتبی رضایی- دانشجوی دکترا رشته فرهنگ و ارتباطات
لینک دیگر برای دریافت متن فارسی سند2030
لینک سند به زبان انگلیسی در سایت یونسکو گزارشی خواندنی از سند 2030 در سایت یونسکو سند 2030 یونسکو چیست ؟ در سپتامبر 2015 (شهریور 94)، اهداف دستور کار مبانی توسعه پایدار 2030 که 17 هدف اصلی و 169 هدف فرعی دارد جهت اقدام عملی همه کشورها برای تحقق حکومت یکپارچه در سازمان ملل ارائه شد. ایران نیز از کشورهای شرکت کننده در این اجلاس بود که متعهد به اجرای این سند شد و پس از آن سند ملی آموزش 2030 جمهوری اسلامی ایران با مدیریت و برنامهریزی دفتر یونسکو در ایران با تشکیل 30 کارگروه تخصصی تدوین و آماده و در تاریخ 20 آذر 95 رونمایی شد. رهبران کشورهای عضو سازمان ملل، در سپتامبر 2015 در اجلاس عالیرتبه سازمان ملل تعهد کردند دستور کار جهانی توسعۀ پایدار 2030 را در سیاستگذاریهای کلان خود در سطح ملی از اول ژانویه سال 2016 اجرایی کنند، برایناساس در بخش اهداف آموزشی موضوع آموزش و یادگیری مادامالعمر باکیفیت، برابر و فراگیر برای همه با محوریت یونسکو تعیین شده که ایران نیز متعهد به اجرای آن است. مؤلفههای کلیدی در برنامه آموزش 2030 عبارتند از: برابری و فراگیر بودن، دسترسی برابر، عادلانه و باکیفیت، برابری جنسیتی، کیفیت آموزش و یادگیری مادام العمر. مطابق مدارک و در تصویب نامه شماره 52913/76403 هیأت دولت جمهوری اسلامی ایران آمده است که یکی از تعهدات جمهوری اسلامی ایران در صحنه بینالمللی، اجرای برنامه آموزش 2030 است که در نشست اینچئون کره جنوبی با حضور وزرای آموزش و پرورش، توافق نامه مسقط و در اجلاس جهانی آموزش برای همه تصویب شده است. همچنین در مصوبه هیئت وزیران در تاریخ 25 شهریور سال 95 آمده است: بهمنظور هماهنگی و ارائه راهکار تحقق اهداف و تعهدات آموزش 2030 همسو با اهداف و تعهدات برنامه اهداف توسعه پایدار، کارگروه ملی آموزش 2030 با مسئولیت وزارت آموزش و پرورش بدون گسترش تشکیلات سازمانی و با استفاده از امکانات و ظرفیتهای موجود در آن وزارتخانه با حضور نمایندگان دستگاههای زیر تشکیل میشود. کارگروه ملی آموزش 2030 موظف است برنامه اجرایی و نظارتی تحقق کامل آموزش 2030 را در سطوح ملی و استانی با بهرهگیری از تمام ظرفیتهای موجود در دستگاههای اجرایی مرتبط و همسو با اهداف برنامههای توسعه کشور، اسناد راهبردی توسعه، نقشه جامع علمی کشور، سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و برنامه اهداف توسعه پایدار تهیه کند. دستگاههای اجرایی برای تحقق اهداف برنامه آموزش 2030 موظف به اجرای تصمیمات کارگروه میباشند. کارگروه ملی آموزش 2030 موظف است گزارش پیشرفت کار و نحوه همکاری دستگاههای ذیربط را سالانه به هیئت وزیران و گزارش نهایی را به کمیسیون ملی یونسکو برای ارسال به مرجع بینالمللی مربوطه ارائه کند. *اهداف مورد اشاره سند 2030 مطابق پیش نویس این سند پیش نویس اهداف مختلفی را دنبال خواهد کرد که آموزش ابتدایی، آموزش متوسطه، سنجش و ارزیابی کیفیت و یادگیری، مراقبت اوان کودکی، آموزش پیش دبستانی و ابتدایی، آموزش فنّی و حرفهای و مهارتی رسمی، آموزش عالی مهارتی متوسطه، آموزش فنّی و حرفهای و مهارتی غیررسمی، دسترسی به آموزش عالی با کیفیت و برابر، کارآفرینی با تأکید بر کار شایسته، برابرسازی فرصتهای آموزشی و اجتماعی برای زنان و دختران، دسترسی برابر اقشار آسیبپذیر به آموزش، آموزش دانشآموزان با نیازهای ویژه، توسعۀ سوادآموزی و مقابله با کمسوادی، آموزش توسعۀ پایدار در آموزش ابتدایی و متوسطه با تأکید بر ایجاد هماهنگی بین بخشی، آموزش توسعۀ پایدار در آموزشعالی، آموزش سلامت و شیوههای زندگیسالم و بهداشتی، مدارس و تجهیزات آموزشی در سطوح ابتدایی و متوسطه، دانشگاهها و نهادهای آموزش عالی، فناوری و تجهیزات آموزشهای غیر رسمی مهارتی، توسعۀ همکاریهای علمی و بینالمللی در آموزش عالی، توسعۀ همکاریهای بینالمللی در آموزش مهندسی، توسعۀ همکاریهای علمی و بینالمللی در زمینۀ تربیت معلم، ارتباط با مراجع، اسناد کلان بالادستی و آموزش 2030، شاخصهای آموزش 2030، آموزش 2030، ترویج هماهنگی، سیاستگذار، جامعۀ علمی و پژوهشی، انجمنهای علمی و سازمانهای مردم نهاد و آموزش 2030، اطلاعرسانی به دانشگاهها و نهادهای آموزشی، نهادی و بین بخشی در ساختارهای دولتی، مطبوعات و آموزش 2030 و رسانههای جمعی و آموزش 2030 از دیگر موارد این سند اعلام شده است.
*ایجاد مدارس عاری از خشونت!
همانطور که بیان شد سازمان ملل متحد برای رسیدن به اهداف توسعه ی پایدار، ۱۷ هدف کلان را تعیین وتصویب نموده که کلیه آژانسهای تخصصی بین المللی همچون یونسکو موظف و متعهد می باشند که راهبرد میان مدت و بلند مدت خود را بر این اساس تنظیم نمایند.این اهداف عبارتند از:
بدون اینکه هیچ سخنی گفته شود ، با نگاهی منصفانه و مروری بر وقایع جهان ، عملکرد سازمان ملل متحد و سازمانهای مطبوعش نظیر یونسکو با کدام یک از این اهداف و رویکرد ها سازگار است ؟ و حقیقتا منظور و مقصود سازمان ملل متحد از پایان دادن به فقر و گرسنگی و صلح و توسعه پایدار و کاهش نابرابری و ... چیست ؟ و ایا اصولا برخی از این اهداف نظیر برابری جنسیتی با اصول اعتقادی کشور ما سازگار است ؟
در موضوع آموزشی این سند آورده شده است که همگان باید حداقل ۹ سال و با نظامی که در این سند تدوین شده تحصیل کرده و نابرابری آموزشی برداشته شود. همچنین آموزش ها باید دو زبانه یا چند زبانه باشد. موضوعاتی که اگرچه در نگاه سطحی مناسب به نظر می رسند اما دارای تعارضات بسیاری با فرهنگ کشور ما هستند. علاوه بر این موارد در این سند به موضوعات دیگری مانند اشتغال و توسعه مهارتها،آموزش های اجتماعی، شهروندی، آموزش عالی اشاره شده است مواردی که شاید در نحوه تدوین و بیان به ظاهر جذاب و خیر خواهانه به نظر میرسد اما در جزئیات با روح حاکم بر نظام آموزشی کشور ما منافات دارد. در چارچوب عمل 2030 به واژههایی همچون شهروند جهانی و برابری جنسیتی اشاره شده است که این مباحث مورد نقد است و حتی برخی معتقدند که تصویب و اجرای این سند دگرگونیهای بسیاری را در آموزش کشور ایجاد خواهد کرد که از جمله آن میتوان به حذف کلیشههای جنسی و ارائه آموزشهای جنسی به کودکان و حذف برخی مفاهیم قرآنی و ارزشی از کتابهای درسی بهبهانه ترویج صلح و نبود خشونت اشاره کرد. گفتنی است موضوع مهم در این سند،مبهم بودن نحوه آموزش و روح حاکم بر آن است.
چند مقدمه در نقد پذیرش این سند توسط دولت جمهوری اسلامی : ۱- سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد (United Nations Educational, Scientific and Cultural Organization)، با عنوان مخفف یونسکو (UNESCO)، عنوان سازمانی فراملیتی است که در راستای اهداف نظام فکری مبتنی بر گلوبالیزاسیون (Globalization)، در سال ۱۹۴۵ به عنوان یکی از اقمار سازمان ملل متحد (United Nations Organization) تاسیس گردید. در اسناد رسمی، هدف از تاسیس یونسکو این گونه آمده است: با این توصیف در نظر اول این سازمان، به عنوان یک نهاد علمی- آموزشی، با ماهیتی کاملا فرهنگی،نه تنها مطلوب و ممدوح افکار و قلوب است، بلکه نوید بخش نوعی عدالت گستری و قانونمدی بشری محسوب می گردد. امری که در راستای جهانی سازی، به عنوان مدل و الگویی بشری متصور عقول است. جهانی به دور از احکام بربریت کهنه یا نو. در این راستا آنچه که شائبه برانگیز است، تطابق نُرم فعالیت های این سازمان مهم فرهنگی، با اهداف و آرمان های جماعتی و گروهی خاص است. گروهی که مبتنی بر تعالیم قومی خویش سعی در ایجاد نوعی جهان گستری و غلبه ی نرم گونه بر جهان هستی را دنبال می نمایند. به بیانی صریح، تطابق مانیفست مجهول التدوین The Protocols of the Elders of Zion، در نوع دستورات راهبردی و استراتژیک، با اقدامات صورت گرفته در جهت بستر سازی جهانی، مبشر تصور نوعی سلطه جهانی، در پروسه های مشارکتی می باشد. مشارکتی فراقومیتی که اهداف قومی خاص را در قالبی هماهنگ محقق می سازد . بر این اساس در پروتکلهای دانشوران صهیون The Protocols of the Elders of Zion ، منتشر شده در 1920 میلادی، دقیقا 25 سال قبل از تاسیس رسمی سازمان ملل متحد، حکم به برپایی جهانی یکپارچه یا به تعبیر دقیق (Globalization) می دهد. جهانی یکپارچه با حکومتی واحد و نظاماتی سراسری، حول اهدافی کلی و یکسان. یونسکو در عمل سازمانی فراملیتی جهت ایجاد علقه های واحد فرهنگی و یکسان سازی نوع نگرش جهانیان است. یونسکو، در جهت اهداف مبتنی بر «جهانی سازی» و «صلح جهانی» از طریق برنامه «آموزشهای مشترک عمومی»، می کوشد ارزشهای لیبرالیستی و سکولاریستی را در نظام تعلیم و تربیت کشورهای مختلف بگنجاند تا به واسطه آن از اصطکاک نسلهای جدید با نظامهای استکباری و سرمایه داری، جلوگیری کند.
از جمله میتوان به برنامههای آن سازمان، برای اصلاح بنیادین مفاهیم آموزشی و تربیتی در جوامع اسلامی مانند فلسطین، اردن، امارات، بحرین، عمان، قطر، لبنان و عربستان به نفع رژیم صهیونیستی و به اصطلاح حل «بحران اعراب و اسرائیل» از مسیر تغییرات فرهنگی و ارزشهای ملی در قالب برنامه «صلح جهانی» اشاره کرد.
۲- از موضوعات و تکالیف مهم اجرایی برنامه آموزش ۲۰۳۰، که سبب نگرانی میشود، گردآوری اطلاعات و آمار معتبر از کشورها، توسط یونسکو است و تمام کشورها متعهد هستند که با مرکز آمار و اطلاعات یونسکو (Uis) همکاری کنند تا یونسکو و مجامع بین المللی به آمار و اطلاعات آموزشی و تربیتی کشورها به صورت منظم و دورهای دسترسی داشته باشند. نکته مهمی که در این امر نهفته است این است که ارائه آمار و اطلاعات آموزشی نسل آینده کشور به سازمانهای بینالمللی آن هم مطابق با خواست آنها چه نفعی برای کشور دارد؟ آیا این سازمانها در راستای اعتلا و رشد و پیشرفت کشور ما کاری کردهاند؟ در قضایای مختلف مانند برجام، دیدهایم که نهادهای بین المللی و کشورهای غربی آمار و اطلاعاتی که از خودمان براساس تعهد داده شده، دریافت میکنند و باید محرمانه تلقی شود، آنها را منتشر می کنند و مسلماً بر علیه منافع ملی خودمان استفاده می کنند. بنابراین، این ساده اندیشی است که ما به راحتی اطلاعات نسل آینده ساز خود را در اختیار آنها قرار دهیم. این مساله یکی از بنیادی ترین و اساسی ترین بحران های امنیتی بخصوص در حوزه علمی بخصوص برای کشورهای درحال توسعه و توسعه یافته می باشد چرا که این اطلاعات و آمار ابزاری برای بسیاری از اقدامات در جهت سلطه جویی کشورهای مستکبر بخصوص آمریکا قرار گرفته است .مسائلی نظیر سرقت علمی ، فرار نخبگان و اندیشمندان ، ترور دانشمندان و ... کمترین تبعات این بحران امنیتی است . آنچه روش است تاکنون طرح های بین المللی مانند" کنجد" و الفاظی مانند جهانی کردن آموزش و دیگر مواردذکر شده در اسناد و بیانیه های سازمان ملل تبعاتی مانند ترور دانشمندان کشورمان و لو رفتن اطلاعات آنها را در پی داشته است .
۳- جهانی شدن یکی از مفاهیمی است که مرزهای جغرافیایی کشورها و هنجارهای فرهنگی آموزشی را تحت تأثیر قرار داده است و سازمانهای بین المللی مانند یونسکو، این مفهوم را درحوزه تعلیم و تربیت پیگیری میکنند. به همین جهت شرکتهای چندملیتی برای تصاحب مدارس درکشورهای جهان سوم و خاورمیانه، به بالاترین نهادهای دولتی «نفوذ» کرده و اجرای برنامه آموزش همگانی یونسکو را از ملزومات پیوستن به «سازمان تجارت جهانی» و بهره مندی از فاکتورهای اقتصادی و سیاسی کشورهای توسعه یافته برمی شمارند. 4- یونسکو برای اینکه بتواند اهداف خود را در قرن 21 تحقق بخشد، میکوشد چالشها و پیامدهای جهانی شدن را با همه پیچیدگیهایش درک کند و به تعیین راهبردها و خط مشیهایی از مواضع فرابخشی و فرا منطقهای و بین فرهنگی بپردازد و مدعی است که همگان به ویژه کشورهای توسعه نیافته از آن تبعیت میکنند. این سازمانهای به ظاهر علمی و صلح طلب طبق سند دکترین امنیت ملی امریکا همگی تحت فرمان مرکز واحدی در پنتاگون هستند که با اختیارات و امکانات گستردهای که دارند ، زمینهای برای اجرای" پروژه نفوذ " این نهاد در حساسترین مراکز علمی سایر کشور ها بخصوص وزارت علوم و آموزش و پرورش را به وجود میآورند. 5- یکی از برنامههای کلیدی یونسکو « بینالمللیسازی آموزش عالی ایران» است تاآنجا که «کمیسیون ملی یونسکو» به صورت متمرکز، بینالمللیسازی آموزش عالی کشور را در دستور کارخود قرار داده است. دبیرکل کمیسیون ملی یونسکو هم با اظهار تأسف از عدم ورود دانشگاههای ایران به حوزه بینالملل، از تأکید ویژه یونسکو بر« جهانیشدن آموزش عالی» خبر داد. 6- این برنامه، چه ارتباط و نسبتی با اسناد بالادستی مانند: « سند چشم انداز20 ساله کشور» ، « سند تحول بنیادین آموزش و پرورش» ، « سند نقشه جامع علمی کشور» ، « نقشه مهندسی فرهنگی کشور» و ... سایر اسناد بالادستی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی دارد؟ اگر نسبتی دارد، کدامیک مرجع است ؟ باتوجه به تفکر حاکم بر یونسکو که تفکری لیبرالیستی و سکولاریستی است و قطعا با تفکر دینی در تقابل یا حداقل غیر همسو است، اجرای این برنامه، چگونه نیازها و شرایط تعلیم و تربیت اسلامی را محقق میکند؟ و آیا این برنامه با اهداف تعلیم و تربیت اسلامی که در اسناد بالادستی تصریح شده است هماهنگ است؟ همچنین باوجود اسناد بالادستی متعدد مانند:« سند تحول بنیادین آموزش و پرورش»، « سند نقشه جامع علمی کشور»، « نقشه مهندسی فرهنگی کشور» و ... ، چرا مسئولان مربوط، به جدیت برنامه2030 یونسکو پیگیر اجرای آنها نیست؟ پذیرش و اجرای برنامههای سازمانهای بینالمللی نظیر برنامه آموزش 2030 و درگیر شدن 4 وزارتخانه دولت تدبیر و امید با آن، در سکوت رسانهای و بدون شرح جزییات و منافعی که از اجرای آن نصیب سیستم آموزشی کشور می شود، چه توجیهی دارد؟ 7- «جهانیشدن» یکی از مفاهیمی است که مرزهای جغرافیایی کشورها و هنجارهای فرهنگی آموزشی را تحت تأثیر قرار داده است و سازمانهای بینالمللی مانند یونسکو، این مفهوم را درحوزه تعلیم و تربیت پیگیری میکنند. به همین جهت شرکتهای چندملیتی برای تصاحب مدارس درکشورهای جهان سوم و خاورمیانه، به بالاترین نهادهای دولتی« نفوذ» کرده و اجرای برنامه آموزش همگانی یونسکو را از ملزومات پیوستن به « سازمان تجارت جهانی» و بهرهمندی از فاکتورهای اقتصادی و سیاسی کشورهای توسعه یافته برمیشمارند. 8- هدف شماره4 توسعه پایدار یعنی «تضمین آموزش باکیفیت، فراگیر و برابر و ارتقای فرصتهای یادگیری مادامالعمر برای همه» است، در حالی که تعابیر و برداشتهایی از آموزش باکیفیت وجود دارد که با مبانی آموزش در مدارس و دانشگاههای جمهوری اسلامی مغایر است. 9- برنامه جامع آموزش2030، توصیههای جدی و مؤکد درخصوص ورود بعضی مفاهیم و مطالب به کتابهای درسی به کشورهای عضو دارد، که قطعا با فرهنگ اسلامی ما سازگار نیست. این موضوع از اقرارهای صریح برخی مدیران ارشد وزارت آموزش و پرورش است. 10- در برنامه2030، ارتباطات و برنامههای بین المللی شبکه مدارس مرتبط با یونسکو در کشورها از جمله ایران که قبلا راه اندازی شدند، مورد توجه جدی قرار میگیرد که ابهامات فعالیت در مدرسه داری توسط این نهاد را با شک و تردید مواجه میکند. 11- در برنامههای توسعه پایدار پس از 2015، از ارزشها و اصول جهان شمول از قبیل همبستگی جهانی، صلح جهانی، احساس همدردی با انسانها و مفاهیمی که ضدیت با رژیم غاصب صهیونیستی را از اذهان محو کند آموزش داده میشود. 12-اگرچه اهداف کلان 17 گانه برنامه توسعه پایدار 2030 که هدف شماره 4 آن بصورت مشخص به آموزش مربوط می شود، با واژههای زیبا که برخی از آنها در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، نیز آمده است، اما شاخصها و مفاهیم مدنظر در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش در تراز تربیت اسلامی است که با برنامه آموزش 2030 بلکه مغایر است. مانند تاکید بر تعلیم و تربیت اسلامی در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش با تاکید بر آموزش غیرایدئولوژیک در برنامه 2030 یا مثلا تربیت انسان خلیفه الله در اسناد بالادستی آموزش و پرورش جمهوری اسلامی با تربیت انسان براساس مکتب اومانیسم در برنامه 2030. 13- در برنامه 2030 تاکید فقط بر آموزش است در حالی که آموزش، شرط لازم برای تغییر و بهبود زندگی است ولی شرط کافی نیست. انسان امروز بیش از گذشته در کنار آموزش، نیازمند معنویات، اخلاق و ارزشها و بطورکلی «تربیت» است، که این موضوع عنصر گمشده در برنامه آموزش 2030 است. 15- باتوجه به مطالب پیش گفته، چگونه امکان دارد« سند تحول بنیادین آموزش و پرورش» با « برنامه آموزش2030 » تطابق داشته باشد؟ از همین رو، مهم جلوه دادن این برنامه یا تفاهم نامه، که به اشتباه به آن سند میگویند، برای تحت الشعاع قرار دادن «سند تحول بنیادین آموزش و پرورش» است. 16- باتوجه به بندهای 2 و 5 از ماده 2 اساسنامه کمیسیون ملی یونسکو، مصوب هیأت وزیران جمهوری اسلامی ایران در سال 1366، چرا کمیسیون ملی یونسکو در راستای این دوبند از شرح وظایف، اقداماتی را انجام نمی دهد و بصورت منفعل مجری برنامههای یونسکو است؟ به چه مناسبت باید یک مجموعه بهاصطلاح بینالمللی که قطعاً تحت نفوذ قدرتهای دنیاست، این حق را داشته باشد که برای ملتهای دنیا با فرهنگهای مختلف، تکلیف مشخص کند؟ 17- برنامه جامع آموزش ۲۰۳۰، توصیه های جدی و مؤکد درخصوص محتوای آموزشی و ورود بعضی مفاهیم و مطالب به کتابهای درسی به کشورهای عضو دارد، که قطعا با فرهنگ اسلامی ما سازگار نیست. این موضوع از مطالعه متن سند و اقرارهای صریح برخی مدیران ارشد وزارت آموزش و پرورش نیز کاملا روشن است. به چه مناسبت باید یک مجموعه به اصطلاح بین المللی که قطعاً تحت نفوذ قدرتهای دنیاست، این حق را داشته باشد که برای ملتهای دنیا با فرهنگهای مختلف، تکلیف مشخص کند؟
دلایل مخالفت با سند 2030 یونسکو با سند 2030 یونسکو به دلیل روح حاکم بر این سند و برخی از جزئیات و بندهای آن که با اسناد بالادستی و برنامه های تحولی آموزش ایران و همچنین فرهنگ ایرانی و اسلامی مغایرت دارند، مخالفت و انتقاد می شود. حوزه ها و علت اصلی مخالفت با سند 2030 یونسکو موارد زیر هستند: تاکید سند در برابری زن و مرد در آموزش: علی رغم اینکه این مسئله در فرهنگ و اسناد و برنامه های آموزشی ایران نیز وجود دارد، اما در سند 2030 یونسکو به مواردی مانند تغییر کتب درسی با حذف نقش های مادری و همسری و مشابه نشان دادن زن و مرد در تمام عرصه ها اشاره شده است. نفوذ افکار و جریان های غیر دینی: از دیگر موارد انتقاد از سند آموزش 2030 یونسکو، غیر اسلامی و غیر دینی شدن آموزش در ایران است. این حالت صریحا در کتابچه های راهنمای یونسکو با عنوان "آموزش همگانی جهانی" بیان شده است. در واقع در چارچوب فرهنگ غربی مبانی دینی در کتب و آموزه های آموزشی نباید بگنجد. *مغایرت با روح سیاست خارجی و اصول حکومت جمهوری اسلامی برخی از اصول قانون اساسی، خطوط کلی سیاست خارجی نظام جمهوری اسلامی را ترسیم کرده است که از آن جمله است: طبق اصول مزبور، خطوط کلی سیاست خارجی نظام جمهوری اسلامی ایران میتوان استفاده کرد که به قرار زیر است: 1ـ نفی سلطهجویی 2ـ نفی سلطهپذیری 3ـ حفظ استقلال همه جانبه 4ـ ممنوع بودن قراردادهایی که باعث سلطه بیگانه بر کشور میگردد. 5ـ آرمان خود دانستن سعادت انسان در کل جامعه بشری 6ـ به رسمیت شناختن استقلال و آزادی و حکومت حق و عدل به عنوان حقوق همه مردم جهان 7ـ خودداری کامل از هر گونه دخالت در امور داخلی ملل دیگر 8ـ حمایت از مبارزات حقطلبانه مستضعفین در برابر مستکبرین در همه جهان 9ـ قبول پناهندگی سیاسی 10ـ تفکیکناپذیری آزادی، استقلال و وحدت و تمامیت ارضی کشور 11ـ دفاع از حقوق همه مسلمانان جهان 12ـ عدم تعهد در برابر قدرتهای سلطهگر 13ـ روابط صلحآمیز و حسنه متقابل با دُوَل غیر محارب 14ـ احترام به قراردادها و معاهدات بین المللی 15ـ حل اختلافات بینالمللی از طریق مسالمتآمیز و پذیرش حَکَمیت بر اساس حق و عدل 16ـ تعاون و مشارکت و نقش فعال داشتن در امور بین المللی 17ـ مقابله به مثل در موارد لازم 18ـ تقدیم و ترجیح روابط با کشورهای اسلامی بر کشورهای غیراسلامی 19ـ رعایت عزت، حکمت و مصلحت در سیاست خارجی. امضا و پذیرش سند 2030 و پذیرش تعهداتی که در این سند ذکر شده از جمله الزام دولت به اجرای نظام اموزشی مشخص شده در سند مذکور ، لزوم ارائه گزارشات و آمار و اطلاعات در خصوص اجرای این سند به سازمانهای بین المللی ، پذیرش نظارت و ارزیابی بر نظام اموزشی کشور توسط سازمانهای منطقه ای و بین المللی و ... هیچ کدام با روح و نص اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی که به صراحت در اصل 152 ،153 ، 154 ، 9 و 11 قانون اساسی به آن اشاره شده است سازگاری ندارد .
*آیا این سند فراتر و قانونی تر از اسناد بالادستی کشور در حوزه آموزش است ؟ نکته درخور توجه اینکه در تصویب نامه هیأت دولت تکلیف همه دستگاهها تحقق کامل سند آموزش 2030 است و سپس همسویی با اسناد بالادستی مطرح شده است آیا در اصل، دولت سند آموزش 2030 را فراتر و قانونیتر از اسناد بالادستی کشور قرار داده است؟ که طبیعت اسناد بین الملل و قواعد حقوقی چنین است و باید در پذیرش یک قاعده بینالمللی آن را به منطقهای و ملی حاکم دانست، ضمن اینکه راهبردها و اهداف کلان تماماً در راستای شاخصهای جهانی است و در این سیاستها و برنامهها معیارهای ملی و ارزشی در راستا و همسو با آنها سنجیده می شود آیا در صورت همسویی بخشی از برنامه اسلامی ایرانی با سند 2030، آن بخشها انتخاب و بقیه حذف میشوند؟
* مغایرت 2030 با اصل 138 قانون اساسی
در تصویبنامه هیئت وزیران ذکر شده است که این سند مستند به اصل 138 قانون اساسی است حال آن که در سه بخش با این اصل منافات دارد: سطح این سند بسیار وسیعتر از موارد مذکور در اصل 138 قانون اساسی است. اصل 138 قانون اساسی جمهوری اسلامی اعلام میکند که مصوبات هیئت وزیران نباید با متن و روح قوانین مخالف باشد. اصل 138 قانون اساسی اعلام میکند تصویبنامههای هیئت وزیران باید به اطلاع رئیس مجلس برسد، حال آنکه این مسئله به اطلاع رئیس مجلس شورای اسلامی نرسیده است. تهیه سند ملی آموزش 2030 و دادن تعهد به یونسکو با اصول 153، 77 و 125 قانون اساسی نیز در تعارض است. اصل 153 قانون اساسی میگوید: هر گونه قرارداد که موجب سلطه بیگانه بر منابع طبیعی و اقتصادی، فرهنگ، ارتش و دیگر شئون کشور شود، ممنوع است. اصل 77 قانون اساسی میگوید: عهدنامهها، مقاولهنامهها، قراردادها و موافقتنامههای بینالمللی باید به تصویب مجلس شورای اسلامی برسد. اصل 125 قانون اساسی میگوید: امضای عهدنامهها، مقاولهنامهها، موافقتنامهها و قراردادهای دولت ایران با سایر دولتها و همچنین امضای پیمانهای مربوط به اتحادیههای بینالمللی پس از تصویب مجلس شورای اسلامی با رئیس جمهور یا نماینده قانونی او است. تهیه سند ملی 2030 جمهوری اسلامی ایران براساس سند آموزش سازمان ملل و با هدایت و نظارت دفتر یونسکو با فرموده مقام معظم رهبری که «شورای عالی انقلاب فرهنگی باید اتاق فرمان فرهنگی کشور یا ستاد عالی فرهنگی و علمی دستگاههای کشور باشد» منافات دارد. لازم به ذکر است ساختاری که برای چارچوب عمل ملی سند آموزش 2030 در تصویبنامه هیئت وزیران در نظر گرفته شده شبیه ساختار شورای عالی انقلاب فرهنگی است و اعتبار آن در حدی است که بهمحض تصویب سند همه دستگاههای دولتی موظف به اجرا میشوند. در حقیقت دستور کار 2030 بهعنوان یک سند جهانی برای توسعه پایدار توسط سازمان ملل متحد تهیه شده است و در برخی حوزههای اجتماعی جهتگیریهایی را در رابطه با توسعه پایدار برای کشورها طی سالهای 2015 تا 2030 تعیین کرده است. اهداف کلان این سند علاوه بر محیط زیست، جنبههای اجتماعی و اقتصادی را هم در بر میگیرد که باید در طول 15 سال اجرا شود و یکی از این حوزهها، آموزش است. بر اساس تصریح مقدمه سند 2030، این سند شش جنبه یعنی «کرامت انسانی، مردم، کره زمین، سعادت، برابری و مشارکت» را مورد تأکید قرار میدهد که میتوان آنها را همان ارزشهای محوری این سند دانست، بر همین اساس، این ارزشها در حوزههای مختلف و در اهداف جزیی منعکس شدهاند که یکی از آنها حوزه تعلیم و تربیت است و حال این بحث مهمی است که اهداف و ارزشهایی که نهادهای بینالمللی در چنین اسنادی تعریف کردهاند، چگونه عملیاتی میشود؟ یکی دیگر از ملاحظات مهم در بحث از این سند، این است که در سطوح سیاستگذاری کشور با اسناد بین المللی چگونه مواجه خواهیم شد. یک وجه این مواجهه این است که هدفگذاری و ارزشهای مطرح در اسناد بینالمللی تا چهاندازه با مبانی فکری و نظام ارزشی جمهوری اسلامی ایران هماهنگ هستند که این نسبت باید با جدیت و دقت مشخص شود، بهویژه در اسنادی که ناظر به توسعه و آینده کشورها تعیین تکلیف میکنند و جهتدهنده هستند. * باید در مواجهه با سند 2030 محتاط بود باید در مواجهه با سند آموزش 2030 نگاه محتاطانه داشت، اما این نگاه محتاط بهچهدلیل است؟ در مقوله «پیشرفت» باید به الگوی اسلامی و ایرانی پیشرفت توجه داشته باشیم و ارزشهای اسلامی بهویژه عدالت و معنویت، محور برنامهریزیها قرار بگیرد، بنابراین در برخورد با اسناد بینالمللی از جمله سند آموزش 2030 که برای توسعه پایدار کشورها تعریف شده است، باید نگاه محتاطانه داشت، چون تناسب این اسناد با ارزشهای مذکور مورد ابهام است. * در سند آموزش 2030 نظام ارزشی خاصی وجود دارد سند آموزش 2030 با اسناد بالادستی و بومی کشور ما نیز تعارضاتی دارد باید توجه داشت که پیشرفت کشور ما باید مبتنی بر «عدالت» با معنای خاص در منظومه اسلامی باشد، اما در سند آموزش 2030 «برابری (equality)» مورد تأکید قرار گرفته است که اینها لزوماً یکی نیستند. در سند بینالمللی 2030 نظام ارزشی خاصی وجود دارد که اگر برخورد سطحی و مسامحهآمیز با آن شود و معادل گرفتن کلیدواژههای آن فارغ از نظام فکری پشتیبان مربوطه باشد بسیار خطرناک است. * در مواجهه با سند آموزش 2030 حداقل خوشبینی را داشته باشیم در بررسی سند آموزش 2030 موارد ذکرشده از جمله توسعه پیشدبستانی، حمایت از تحصیل رایگان و افزایش کیفیت آموزش مشاهده میشود که این موارد عمدتاً بهنفع آموزش و پرورش ایران است اما برخورد جزءنگرانه بهجای کلنگری مانع کشف و فهم این نظام فکری است. چهبسا برخی از اهداف و توصیههای صورتگرفته در این سند را بتوان خنثی یا حتی هماهنگ با نظام ارزشی و اسناد کلان مصوب خودمان یافت، اما در نظر گرفتن اهداف بهصورت کلان و در ارتباط با هم میتواند جوانبی را روشن کند که ابعاد اصلی این سند را بروز میدهد، بهعنوان مثال، در بندهای مربوط به بخش آموزش و پرورش به مواردی همچون گسترش آموزش پیش از دبستان، آموزش رایگان و دسترسی آموزشی اشاره شده که در سندهای بومی کشور از جمله سند تحول هم به آنها توجه شده است. اما نکته این است که این مفاد را باید در ارتباط با جهتگیریهای تعیینشده در این بندها و سایر بندهای این سند نگریست تا معنای دقیقشان را نشان دهند، لذا برخورد با این سند و اسناد مشابه باید محتاطانه و با حداقل خوشبینی باشد. * هشدار مقام معظم رهبری در رابطه با 2030 رهبر معظم انقلاب اریبهشت ماه 96 در جمع معلمان فرمودند: بنده از شورای عالی انقلاب فرهنگی هم گلهمند هستم، آنها باید مراقبت میکردند و نباید میگذاشتند که کار به اینجا بکشد که ما بیاییم و جلوی این کار را بگیریم، اینجا جمهوری اسلامی است. سند2030 یونسکو و ازاینقبیل، چیزهایی نیست که جمهوری اسلامی بتواند زیر اینها شانه قرار بدهد و تسلیم شود. رهبر معظم انقلاب فرمودند: به چه مناسبت یک مجموعه بهاصطلاح بینالمللی که قطعاً تحت نفوذ قدرتهای دنیاست، این حق را داشته باشد که برای ملتهای دنیا با فرهنگهای مختلف، تکلیف مشخص کند؟ اصل کار غلط است، اینکه ما برویم سندی را امضا کنیم و بعد هم بیایم بیسروصدا آن را اجرا کنیم؛ نخیر!مطلقاً مجاز نیست. با توجه به تجارب کشور از اینگونه ارتباط با مجامعی که روند مشخصی علیه نظام ما دارند و با توجه به تاکید مقام معظم رهبری، لازم است، متولیان نظام آموزشی کشور و در رأس آن شورایعالی انقلاب فرهنگی که به ریاست رئیس جمهور اداره میشود، بیش از پیش هوشیار بوده و برای خنثی سازی برنامههای دشمن، اقدامات لازم را به عمل آورند.
والعاقبه للمتقین مجتبی رضایی اردیبهشت 1396
[ چهارشنبه بیستم اردیبهشت ۱۳۹۶ ] [ 2:40 ] [ مجتبی رضایی ]
|
||